نقدِ اسطوره ای و روان شناختیِ جایگاه زن در بانوگشسب نامه
Authors
Abstract:
بانوگشسبنامه یکی از منظومههای حماسی ملی است که به تقلید از شاهنامة فردوسی در شرح زندگی و دلاوریهای بانوگشسب، دختر رستم، به نظم درآمده است. این منظومه، تنها اثر حماسی در ادب فارسی است که محور داستان آن یک قهرمان زن است. بیشتر پژوهشگرانی که این منظومه را بررسی کردهاند، بر چگونگی حضور بانوگشسب در متون حماسی و شرح پهلوانیهایش تأکید کرده و گاه جنگاوریهای او را به تأثیرات بهجامانده از دورة زنسروری و تسلط ایزدبانوان جنگاور اساطیری مربوط دانسته و به زمینههای روانشناختی کردارهای این پهلوانِ زن کمتر توجه نشان دادهاند. آنچه در این پژوهش بررسی میشود، زمینههای اسطورهای و روانشناختی شخصیت و اعمال دلاورانة بانوگشسب در منظومة حماسی بانوگشسبنامه است. دستاورد پژوهش حاکی از آن است که با وجود مشاهدة نشانههایی از زنسروری و زنسالاری در منظومه، این نشانهها در برابر تسلط فرهنگ پدرسالار رنگ باخته و پدرسالاری جایگزین مادرسالاری شده است. در بخش دوم این مقاله، این نکته، از دیدگاه روانشناسی تحلیلی یونگ، تحلیل شده است. بنابر این دیدگاه، رفتار جنگاورانه و مردانة بانوگشسب را نهتنها نمیتوان نشانة زنسالاری دانست، بلکه باید آن را به تأثیرات القایی کهنالگوی آنیموس (روانمردانة درون زن) نسبت داد که به واسطة زندگی بانوگشسب در جمع پهلوانان برتر حماسه و متأثر از رفتارهای مردانه در او نهادینه شده است.
similar resources
نقد اسطوره ای و روان شناختیِ جایگاه زن در بانوگشسب نامه
بانوگشسبنامه یکی از منظومههای حماسی ملی است که به تقلید از شاهنامة فردوسی در شرح زندگی و دلاوریهای بانوگشسب، دختر رستم، به نظم درآمده است. این منظومه، تنها اثر حماسی در ادب فارسی است که محور داستان آن یک قهرمان زن است. بیشتر پژوهشگرانی که این منظومه را بررسی کردهاند، بر چگونگی حضور بانوگشسب در متون حماسی و شرح پهلوانیهایش تأکید کرده و گاه جنگاوریهای او را به تأثیرات به جا مانده از دورة زن...
full textنقد و تحلیل اسطوره ای - روان شناختی نمایش نامه های چیستا یثربی
نقد روان شناختی و اسطوره ای که بنیان گذار آن فروید و پیروانش هستند، نقدی مبتنی بر آراء کارل گوستاو یونگ است. بنیاد و اساس نظریه های یونگ، کهن الگوها هستند. کهن الگوها در ناخودآگاه جمعی انسان نهفته اند. بر اساس این نظریه، تمامی گفتارها، پندارها و رفتارهای آدمی، از الگوهایی مشترک پیروی می کنند. از این رو کهن الگوها عناصری مشترک در روان تمامی افراد بشر هستند که در قالب تصاویر نمادین؛ در رویاها، اس...
آمیزش اسطوره و حماسه در روایتی دیگر از بانوگشسب نامه
بانوگشسب تنها زن پهلوان ایرانی است که دربارۀ او و کردارهای پهلوانی اش، منظومه ای مستقل شکل گرفته است. در میان منظومه های پهلوانی که پس از شاهنامۀ فردوسی به نظم درآمده اند، دو منظومۀ برزونامه و بانوگشسب نامه در منطقۀ کوهمرّه سرخی رواج یافته است. روایت شفاهی موجود در این منطقه، آمیزشی از حماسه و باورهای اساطیری ساکنان آن است که واکاوی آن، افزون بر ثبت روایتی که پیش از این در هیج منبع و مأخذی بررسی...
full textنقد کهن الگویی منظومه بانوگشسب نامه
یکی از رویکردهای مهم نقد آثار ادبی، نقد کهن الگویی است که ریشه در نقد روان شناسی ژرفانگر دارد. این رویکرد که بر پایه اندیشه های کارل گوستاو یونگ شکل گرفته است، به بررسی انواع کهن الگوها در ضمیر ناخودآگاه بشر اختصاص دارد. به اعتقاد یونگ، علت تکرار مضمون های اسطوره ای را باید در نوعی تجربه همگانی جست وجو کرد که در همه نسل ها تکرار شده است. منظومه بانوگشسب نامه سرشار از کهن الگوهای مختلف است. بانو...
full textنقد اسطوره ای و جایگاه آن در ادبیات تطبیقی
گستردگی دامنة بررسی اسطوره ها و مضامین در نقد، تحلیل گران متون ادبی را در برابر تلی از واژگان همسان قرار داده که گاهی تشخیص آنها از یکدیگر دشوار است، چرا که در متون فراوان، منتقدان، اسطوره، مضمون، نماد و بن مایه را در یک چارچوب قرار می دهند و آنچه را برای یکی مضمون محسوب می شود، برای دیگری اسطوره به حساب می آید، در صورتی که تفاوت بسیاری میان این واژه هاست. دربارة این تفاوت نیز بین منتقدان اتفاق...
full textنقد اسطوره شناختی ژرفا، بر بنیاد کهن نمونه مادینه روان
کهن نمونه ها، با تصویرهای کهن نمونه ای مانند کوه و اعداد و درون مایه های کهن نمونه ای چونان آفرینش و مرگ همسان نیست و به گمان نهان پژوه سوئیسی، کارل گوستاو یونگ، کهن نمونه ها، سازنده نمایه ها و درون مایه های کهن نمونه ای است. پنج کهن نمونه «خود»، «سایه»، «نرینه روان (= آنیموس)»، «مادینه روان (= آنیما)» و «نقاب» از کهن نمونه های برجسته و بُنیادین یونگ است که کارکرد آنها در دبستان نقد اسطوره شناخت...
full textMy Resources
Journal title
volume 7 issue 1
pages 37- 60
publication date 2015-03-21
By following a journal you will be notified via email when a new issue of this journal is published.
Hosted on Doprax cloud platform doprax.com
copyright © 2015-2023